در “سرزمین موعود” ، باراک اوباما فکر می کند – و فکر می کند بیشتر – در مورد دوره اول ریاست جمهوری خود

خاطرات جدید باراک اوباما ، “یک سرزمین موعود” ، از سه شنبه 17 نوامبر به فروش می رسد

جسورانه ترین نکته در مورد خاطرات جدید باراک اوباما ، یک سرزمین موعود، پرتره درخشان روی جلد آن است: در اینجا او ، چهل و چهارمین رئیس جمهور است ، به طوری که چنان آرام اعتماد به نفس دارد که گویی کتاب در انتخابات ناخوشایند ، در میان یک اقتصاد شگرف و یک بیماری همه گیر خشمگین ، به بازار نمی رسد.

این تصویر شاداب با روایت درون مغایرت دارد – 700 صفحه که به اندازه خود نویسنده مشورتی ، سنجیده و روشمند است. اوباما گفت که در ابتدا قصد داشت یک خاطره 500 صفحه ای بنویسد و در یک سال انجام شود. آنچه در عوض با آن به پایان رسید ، یک حجم سنگین است (اکنون اولین جلد از دو جلد پیش بینی شده) است که در ماه مه 2011 متوقف می شود ، اندکی پس از پختن دونالد ترامپ در شام خبرنگاران کاخ سفید در 30 آوریل و کشته شدن اسامه بن لادن ، روز بعد از.

اولین کتاب فوق العاده اوباما ، رویاها از پدر من، در سال 1995 ، یک سال قبل از انتخاب وی به سنا در ایلینوی ، منتشر شد و تاریخچه خانواده خود را در کنار بلوغ خود ردیابی کرد. یک سرزمین موعود لزوماً کمتر صمیمی و سیاسی تر است ، و نمای نزدیک از موضوعات عمده ای که اوباما در دوره اول ریاست جمهوری خود با آن روبرو شده است ، از جمله محرک های اقتصادی ، مراقبت های بهداشتی ، مهاجرت ، محیط زیست و جنگ برای همیشه در افغانستان است.

از جمله سایر موضوعات پرتنش ، احتمالاً برای دوره آینده باقی مانده است: انتخابات 2016 ، کنار زدن “خط قرمز” خودش در سوریه ، استقرار دولت نظارت و بحث در مورد حملات هواپیماهای بدون سرنشین. این برای گفتن این نیست یک سرزمین موعود مانند طفره رفتن می خواند؛ اگر چیزی وجود داشته باشد ، طول آن گواه آن است که به نظر می رسد یک اعتقاد مداوم از سوی رئیس جمهور سابق است: اگر او فقط تفکر خود را با جزئیات کافی توصیف کند و به طور واضح مجموعه ای از موانع و محدودیت هایی را که با آن روبرو است ، بیان کند ، هر آمریکایی منطقی باید بفهمند که چرا او مثل خودش حکومت کرد

از زمان تئودور روزولت تقریباً هر رئیس جمهور خاطره نویسی کرده است که سال های حضور وی را در بر می گیرد. این بخش حاوی لحظاتی اجتناب ناپذیر از بین بردن شهرت و میراث شکل گیری است ، اگرچه این روایت چنان به عادتهای گفتمانی خود اوباما نزدیک می شود که هر پیروزی ای که به تصویر می کشد ، هم سخت و هم سخت احساس می شود. ضمیری که دوست دارد از آن استفاده کند “ساکن” است – در ابتدای جمله قرار می گیرد ، تا واجد شرایط و مقابله با هر آنچه که قبلاً گفته است شود. یکی دیگر از موارد مورد علاقه “شاید” است ، زیرا او در جایگزینی برای آنچه اتفاق افتاده تأمل می کند ، و اعترافات صریح درباره عدم اطمینان و تردیدهای خود را ارائه می دهد. او در زمان افسانه پردازی های باشکوه ، مهارت های قابل توجه قصه گویی خود را برای اسطوره شناسی زدایی از خود نشان داد. او این کتاب را خطاب به “نسل بعدی” ، برای جوانان که به دنبال “بازسازی جهان” هستند ، ارائه می دهد ، اما داستانی که او می گوید کمتر در مورد احتمال لجام گسیخته و بیشتر در مورد نیروهای مهار کننده آن است.

او به طور دوره ای به ما یادآوری می کند که چگونه حالت اضطراری را به ارث برده است. همانطور که یکی از دوستانش پس از پیروزی تاریخی اوباما در سال 2008 ، زمانی که اقتصاد در حال رکود اقتصادی بود ، گفت: “دویست و سی و دو سال ، و آنها منتظر می مانند تا کشور از هم بپاشد تا آن را به برادر تحویل دهند! “

اوباما پس از حضور در دفتر ، به جای “استعداد تازه” ، از افراد داخلی باتجربه کمک گرفت و تصمیم گرفت که شرایط وخیم “این را طلب می کند”. اوباما گفت که ایده های بلند پروازانه ای برای تغییر ساختار دارد اما تیم او اصرار دارد که هرگونه تلاش برای تحقق “عدالت عهد عتیق” به بانک هایی که بخل و بی تدبیری آنها سیستم مالی را به آستانه رسانده بود ، بازارهای متفرقه را به یک بازار کامل تبدیل خواهد کرد. وحشت.

اما خنثی کردن بازارها کاری نکرد که خشم و ترس را فروکش کند – چیزی که محافظه کاران متوجه شدند ، خیلی سریع آن را به دست آوردند و از آن به نفع خود استفاده کردند ، در حالی که رئیس جمهور استفاده از چنین احساسات آتش زا را خطرناک می دانست. (به نظر می رسید این یک حساسیت ریشه دار باشد: بیوگرافی دیوید مارانیس از اوباما در سال 2012 یکی از مربیان وی را با ابراز ناراحتی یادآوری می کند که حتی وقتی آنها در حال سازماندهی جامعه در شیکاگو بودند ، اوباما “تمایلی به انجام رویارویی نداشت ، زیرا ممکن است منفجر شود.)) آنچه او می توانست از نظر سیاسی برای او سودمند باشد ، گفتن زحمت می کشد ، ممکن است باعث تخریب نهادهایی شود که نیاز به تعمیر داشتند ، نه تخریب.

پویایی وجود دارد که اوباما بارها و بارها در آن توصیف می کند یک سرزمین موعود: استقرار جمهوریخواهان زیرکانه در یافتن راههایی برای مناسب سازی و بهره برداری از احساس درماندگی و کینه توزی که در وهله اول سیاست های تنظیم مقررات خود به آنها کمک کرده بود ، ایجاد شد. اوباما نوشت: “اگر همه اینها اکنون به نظر من واضح است ، در آن زمان نبود.” “من و تیمم خیلی شلوغ بودیم.” او به یاد می آورد که یک سناتور جمهوری خواه به او گفت ، “من از گفتن آن متنفرم ، اما هرچه اکنون مردم احساس بدتری داشته باشند ، برای ما بهتر خواهد بود.” (این سناتور ممکن است از گفتن آن متنفر باشد ، اما دوست داشت آن را ببیند.) نتیجه این یک مشاجره در میان دوره های 2010 بود ، زمانی که دموکرات ها به طور حیرت انگیز 63 کرسی مجلس را از دست دادند.

اوباما در مورد اصل دو سال نخست ریاست جمهوری ، اندکی ابراز تاسف می کند. وی نوشت: “ما اقتصاد را نجات داده بودیم.” “ما سیستم مالی جهانی را تثبیت کرده و صنعت اتومبیل ایالات متحده را از آستانه سقوط نابود کرده بودیم.” قانون مراقبت مقرون به صرفه خدمات بهداشتی را در دسترس 20 میلیون آمریکایی دیگر قرار داد. میان مدت “ثابت نکرد که دستور کار ما اشتباه بوده است. این فقط ثابت کرد که – چه به دلیل نداشتن استعداد ، حیله گری ، جذابیت یا خوش شانسی – من نتوانستم ملت را جمع کنم ، همانطور که FDR قبلاً انجام داده بود ، پشت آنچه که من می دانستم درست است. “

لحنی که اوباما در این سطرها می زند تقریباً غم انگیز است. او نشان می دهد که چگونه نوع خاصی از صراحت صریح به نظر می رسید که بعنوان اولین رئیس جمهور سیاه پوستان در دسترس او نیست. پس از اینکه وی خفیفترین سرزنش افسر پلیس را که دانشمند هنری لوئیس گیتس جونیور را در ایوان جلوی خانه خود دستگیر کرد ، ارائه داد و گفت که این افسر “احمقانه عمل کرد” ، حمایت او در میان رای دهندگان سفید پوش فرو رفت. در ملا public عام ، اوباما به طور مداوم مصالحه می کرد ، به خبرنگاران گفت که “می توانست نظرات اصلی من را با دقت بیشتری کالیبره کند” ، حتی وقتی که متوجه شد مسئله سیاه پوستان و پلیس یک یادآوری است “که اساس نظم اجتماعی ملت ما هرگز به سادگی در مورد رضایت نبوده است. که همچنین مربوط به قرنها خشونت مورد حمایت دولت سفید پوستان علیه مردم سیاه و قهوه ای بود. “

هرچه این را می دانست ، نمی توانست آن را بگوید. التزام تقریباً غیرتمندانه او به اعتدال ، برخی از ترقی خواهان را که تصور می کردند سخنان اوج گیری مبارزات انتخاباتی وی به معنای داشتن یک رویا برای لغو وضع موجود است ، رتبه بندی کرد. هر وقت احساس می کرد گیر می افتد ، دوباره به همدلی و “روند” روی می آورد. به نظر می رسد صفاتی ناسازگار – یکی مبتکرانه و ادبی است. دیگری نرم و تکنوکرات است. اما برای اوباما – که در این کتاب تمایل تقریباً اجباری به تصور خود در زندگی دیگران (اعم از هیلاری کلینتون ، جان مک کین یا یک دزد دریایی سومالی) را نشان می دهد – یک فرایند صحیح “از ضرورت به وجود آمد.” تصمیماتی که پس از درنظرگرفتن دیدگاههای مختلف گرفته شد ، به او اطمینان خاطر دادند که از نظر خود چشم پوشی نمی کند.

یک سرزمین موعود کاملاً مربوط به ریاست جمهوری نیست. 200 صفحه اول (به طور نسبی) سریع در اوایل اوباما به زندگی او در شیکاگو منتقل می شود ، زمانی که فعالیت سیاسی در حال رشد او فشار بر ازدواج او با میشل ، که برخی از آرزوهای خود را محدود کرده بود ، به طوری که یکی از آنها برای حضور در دختران زن و شوهر. البته ، رئیس جمهور شدن چیزی شبیه به تعادل بین زندگی و زندگی نداشت ، اگرچه این بدان معنا بود که او می توانست به جای رفت و آمد بین شیکاگو و اسپرینگفیلد ، ایلینوی ، یا بین شیکاگو و واشنگتن ، معمولاً تا ساعت 6.30 بعد از ظهر برای شام در خانه باشد. قبل از بازگشت به دفتر بیضی شکل. او روزنامه مختصر رئیس جمهور خود (یا به قول میشل “کتاب مرگ ، ویرانی و چیزهای وحشتناک”) را در جدول صبحانه تحویل می گرفت.

او در آوریل 2010 هنگامی که برای اولین بار خبر از انفجار در Deepwater Horizon ، یک دستگاه حفاری در سواحل لوئیزیانا ، آتش سوزی و دود و آتش گرفتن نفت – که بدترین نشت نفت در تاریخ کشور است – در خانه بود. اوباما نوشت ، یک خوراک ویدئویی در زیر آب نشان می دهد “روغن در ستونهای ضخیم از لاشه لاشه اطراف می لرزد” ، مانند پیامدهای جهنم.

تازگی و عظیم فاجعه او را لرزاند. (فناوری حفاری فوق عمیق در زیر آب ، اگزون والدز را در مقایسه با Tinkertoy به نظر می رساند.) تا آن زمان ، اوباما “اطمینان اساسی” را حفظ کرده بود که “او همیشه می تواند از طریق فرایند صدا و انتخاب های هوشمندانه به یک راه حل برسد.” اما آن “توده های نفتی که از خاکی ترک خورده و به اعماق شبح دریا می شتافتند” نظمی دیگر به نظر می رسید ، غیرقابل مقایسه با جهان بینی عموماً مبهم او. حتی پس از اتصال سوراخ و پاکسازی سریع پیش می رفت ، چیز وحشتناکی به راه افتاده بود که هنوز میزان واقعی مسمومیت مشخص نیست.

صد صفحه بعد ، اوباما به یاد می آورد که به نظر می رسید جمهوری خواهان نسبت به چشم انداز کار با دولت او به شدت تمجید می کنند. وی نوشت: “به نظر می رسید که حضور من در کاخ سفید وحشتی عمیق ایجاد کرده است ،” این احساس برهم خوردن نظم طبیعی بود. ” ترامپ در حال فروش نظریه توطئه دوتایی بود که به نظر می رسید برخی از محافظه کاران مشتاق پذیرش آن هستند.

اوباما استعاره را مجبور نمی کند ، بلکه وقایعی است که در آن توضیح داده شده است یک سرزمین موعود نشان می دهد که چیزی بسیار قدیمی و سمی در سیاست ایالات متحده نیز به راه افتاده است. به نظر می رسید که حزب جمهوری خواه ، که به ساحل دندانه دار شکایت سفید نزدیک شده بود ، شروع به تأسیس آن کرد. همانطور که او در مورد فاجعه Deepwater نوشت ، “جایی که بقیه نفت به پایان رسید ، چه عوارض وحشتناکی به حیات وحش وارد کرد ، چه مقدار نفت سرانجام به کف اقیانوس ته نشین می شود و چه تأثیر طولانی مدت بر کل اکوسیستم خلیج فارس – سالها طول می کشد تا تصویر کاملی داشته باشیم. “

جنیفر Szalai c.2020 شرکت نیویورک تایمز

جدیدترین و جدیدترین ابزارهای فناوری را به صورت آنلاین در Tech2 Gadgets بیابید. اخبار فناوری ، بررسی ابزارها و رتبه بندی ها را دریافت کنید. اسباب بازی های معروف از جمله لپ تاپ ، تبلت و مشخصات موبایل ، ویژگی ها ، قیمت ها ، مقایسه.